هفته 31
هفته ها داره همین جور میگذره و میگذره تو هم داری هر روز تو دلم بزرگتر می شی تقریبا هر روز معده ام درد میگیره و شب ها هم نمی تونم خوب بخوابم توی طول روز هم از کسل بودن زیاد بی حوصله ام و همش یه گوشه لم میدم و به تو و آینده ی خوب کنار تو بودن فکر می کنم .هر روز رو می شمرم تا روز تولدت. نمی دونی چقدر بی تاب دیدن صورت مثل ماهت و بوییدنتم .دارم همش فکر می کنم چقدر سخته که یه روز نبینمت و تو بغلم نگیرمت .هر روز واست لالایی می خونم و قصه می گم؛ قربون صدقه ات میرم و نازت میدم،دلم می خواهد برات بهترین مامان دنیا باشم کاش خدا کمکم کنه تا بتونم برات خوب باشم.فعلا محکم به دل مامانی بچسب تا خوب بزرگ و قوی بشی. مامانی داره همه تلاششو می کنه تا واست بهترین مامان دنیا باشه ؛ واسه سلامتی و خوشحالی تو حاضرم همه ی جون و زندگیم رو هم بدم عشق کوچولوی من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی