رونیکارونیکا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

رونیکا عسلی

تولد بابا امیر مهربون

1391/10/10 19:18
نویسنده : مامان
202 بازدید
اشتراک گذاری

ازصبح که بیدار شدیم یه عالمه کار داشتیم واسه شب آخه امشب تولد بابای مهربونت هست. قراره امشب پدر جون و مادر جون و خاله و دایی جون هات  شام بیان اینجا و واسه بابایی تولد بگیریم .خاله ی یکی یکدونت بهترین خواهر دنیا واسه مامانی . یه عالمه زحمت کشید رفت شیرینی سرا واسه بابایی کیک خرید، شمع خرید، کادو خرید و مثل همیشه زحمت کار های منو کشید امیدوارم یه روزی بتونم جبران مهربونی ها و لطف هاشو بکنم.خاله جونت هیچوقت توی هیچ شرایطی حتی یک لحظه تنهام نذاشته ؛ واسه شما هم داره یه عالمه زحمت می کشه همه لباس هاتو وسایل سیسمونی تو همراه مادر جون با حوصله و با سلیقه واست انتخاب می کنه. حالا بریم به تولد بابایی برسیم که خیلی خیلی عاشقشیم و همیشه با مهربونی ها و خوبی هاش ما رو شرمنده ی خودش می کنه و کلی واسه ما زحمت می کشه تقریبا که هوا غروب شد مهمون هامون اومدن و یه شب خیلی خوب داشتیم . تو هم کلی خوشحال بودی و تو دل مامانی کلی تکون تکون میخوردی سال دیگه ایشالله شما هم هستی پیشمون و با هم دیگه واسه بابایی جونت جشن می گیریم. تو بهترین کادویی خدا واسه من و بابایی هستی عزیز دلم همیشه عاشقانه دوستت داریم .می خواهم اینجا یه ذره از بابایی مهربونت بگم که اندازه عزیز بودن و دوست داشتنش رو هیچوقت نمی تونم بگم .بابایی یه آدم خیلی مهربون با یه دل خیلی بزرگه ، خیلی کار و تلاش میکنه واسه زندگیمون، باشخصیته، خوش اخلاقه با هوشه همیشه حواسش به ما هست هیچوقت مامانی و تنها نذاشته و همیشه توی تمام لحظه ها پشتیبانش بوده از همون روز اولی که دیدمش تا همین ثانیه . خوش به حال دخترکم شاید خودم بهترین مامان دنیا نباشم اما مطمئنم باباییت بهترین و مهربون ترین و صبور ترین بابای دنیا واسه توئه. امیر عزیزم بابت همه خوبی ها و مهربونی ها و حمایت هات ازت از صمیم قلب ممنونم و یک دنیا سپاس و عشق تو روز تولدت تقدیمت می کنم امیدوارم همیشه سایه پر مهر و محبتت بالای سر من و دخترمون باشه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)