مادرم عشق است و بس
دخترکی ازمادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیزم، نمیدانم! دختر نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه میکند؟ او چه میخواهد؟ پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همهی زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی! دختر از اینکه زنها خیلی راحت به گریه میافتند، متعجب بود. یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند؟ خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژهای آفریدهام؛ به شانههای او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند. به بدنش قد...
نویسنده :
مامان
10:40